By In مقاله ها

معرفی رمان چشم هایش

نویسنده: نازنین محمدی _ محصل دیپارتمنت ژورنالیز و ارتباطات عامه

ویرجینیا وولف می‌گوید: «نخستین گام در عمل خواندن رمان، یعنی تأثیرپذیری تا بیشترین درک، تنها نیمی از فرایند خواندن است. اگر قرار است تا حداکثر لذت را از رمان ببریم، باید به دنبال نیم دیگر باشیم. البته نه با عجله و فوری: منتظر شوید تا غبار خواندن بخوابد، کشمکش و دودلی فرو بنشیند؛ قدم بزنید، صحبت کنید، گلبرگ‌های خشکیدهٔ گلی را بچینید یا بخوابید. آنوقت است که ناگهان بدون ارادهٔ ما، کتاب به سمت ما برمی‌گردد.»

رمان ها اکثراً خواننده را به سمت خود می‌کشاند یعنی زمان که یک رمان را شروع می‌کنید و به نیمه از داستان می‌رسید که از چه اتفاق برخوردار است، بیشتر مایل می‌شوید تا بدانید نیمه مکمل دیگر رمان یا داستان چه خواهد بود ؟ بناً بیشتر فکر و ذهن درگیر فهمیدن نیمه دیگر از داستان می‌شود .که در نتیجه می‌توانیم این احساسات را در وجود خود زمان تماشا نماییم که رمان واقعا تاثیر گذار بوده است و خواننده را تحت تاثیر قرار داده .

حالا هم معرفی رومان که واقعا این حس را به وجود میاورد .

رمان چشم هایش داستان یکنواخت و در عین حال جالب و دلچسپ و گیرا است!

نکته ای که داستان را جالب ساخته است اثر جا گذاشته به اسم چشم‌ هایش از نقاش معروف به اسم استاد ماکان است که بعداً داستان از این تابلو آغاز می‌شود. در دوره حکومت دیکتاتوری نقاش معروف به اسم ماکان است که به صورت پنهانی فعالیت های سیاسی را علیه دولت انجام میدهد. که بعد از گرفتاری و تبعید آن به صورت مشکوک وفات می‌نماید. روایت کننده داستان این کتاب مسوول نمایشگاه آثار استاد ماکان  است که در پی راز مرگ استاد ماکان بوده و دلیل مرگ آن را یکی از تابلو های آن به نام چشم هایش که چشم های زن را در این تابلو نقاشی کرده را می‌داند. مسوول نمایشگاه، در جستجوی این زن بوده تا بلاخره بعد از چند سالی زن را پیدا کرده و دنبال حقیقت که پنهان است را درمیابد.

بعد از گفتگو های زیادی روشن می‌شود که این خانم به خاطر زیبایی که دارد توجه مردان بسیاری را جلب کرده اما توجه آنها اهمیت نداشته تنها استاد ماکان بود که توجهی به زیبایی این خانم  نداشته است و به خاطر جلب توجه استاد دست به فعالیت های سیاسی به همرا استاد میزند.  اما استاد نه فداکاری او را جدی می‌گیرد و نه احساسات و عشق او را . و در آخر استاد ماکان دستگیر می‌شود و زن به خاطر نجات و زنده ماندن استاد ماکان پشنهاد عروسی  رئیس شهربانی که از خواستگاران قدیمی او بودهاست  را پاسخ مثبت داده و استاد به تبعید می‌رود و هرگز از فداکاری زن آگاه نمی‌شود که در تبعید پردهٔ چشم‌ هایش را می‌کشد.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *